تازگیا ...

ساخت وبلاگ

  دوباره شب شد و من به دنبال بهانه اي مي گردم ،

تا سراغي از تو بگيرم ..

دلتنگيها و غصه هايم را همه پشت سر جا گذاشته ام ،

تا وقتي کنار تو هستم بي هيچ دغدغه اي آرام بگيرم ..

امشب آغوشت را به من هديه داده اي ،

و من عاشقانه تو را بغل کرده ام ..

آنقدر در نگاه مست من خيره شده اي ،

که بارها بوسه را بر لبان سرخت فرود آورده ام ..

امشب مانند شبهاي گذشته نيست ،

که پر بود از اشک و آه و هراس از تنهايي ..

ماندگار مي ماند و مي دانم رويا نيست ،

تا ميان لحظه هايم پابرجا بماند در اين اوج بي وفايي ..

امشب همه چيز به من نزديکتر شده ،

امواج نور ماه ، حتي دستان گرم تو ..

و چه عجيب ! که از من فراري شده ،

بي تابي و بيقراري ، حتي دلتنگي تو ..

خوب مي دانی که امشب شب عاشقانه من و توست ،

شب شعر ، غزل و دلدادگي من و توست ..

مي بيني ! فاصله ميان ما ،

به اندازه صداي نفسهاي من و توست ...  


این دست نوشته در مطلب روبرو قرار گرفته ---> عشق, درد و دل

بزن باران که دل سپردم ......
ما را در سایت بزن باران که دل سپردم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : besure بازدید : 115 تاريخ : سه شنبه 1 اسفند 1396 ساعت: 3:37